ژان ژاک روسو می گوید: آدمی آزاد به دنیا می آید ولی به مرور زمان به زنجیرهای اسارت کشیده می شود. انسان بدون قید ویند و بدون آداب و رسوم به دنیا می آید. در طول رشد خود کم کم این قید و بندها و عادات یه او آموزش داده میشود و تبدیل به یک نوع فرهنگ برای آن فرد می شود و گاهی به او تحمیل میشود. ولتر می گوید که خرافات جهان را به آتش می کشد و فلسفه آن را مهار می کندرفتار فرهنگی و اجتماعی یک فرد بستگی به این دارد که آن فرد در کجای این دنیا رشد کرده است.
انسان تجربه گرا انسان نوآور و پویا می باشد. جان لاک می گوید: "دانش هیچ انسانی بیشتر از تجربه او نیست". کهنه ها را دور می ریزد و پارادایمهای نو به ایجاد می کند. امروزه در بعضی مناطق دنیا دیده می شود که اجبار، زور و دیکته کردن نوع خاصی از زندگی روزمره، بر مردم سایه افکنده است. باید به این عاملان تحکم گفت که طبیعت آدمی با تحکم در تضاد استهر عقیده، کیش و ایدیولوژی که با تحکم همراه و همزاد باشد در نهایت طرد می شود. عشق همزاد آزادی ست و نفرت همزاد تحکم. تحکم و زور شکنجه روحی است و افراد تحت تحکم و فشار دچار بیماری های گوناگون می شوند ازجمله درد، افسردگی، خودکشی ، قتل و.....بنا براین ریاضت بدون رضایت موجب بیماریست.
برگرفته از وبلاگ ( majidshahriari.blogspot.com)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر