۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

من مثل تو ، تو مثل من؟


« تو مي­خواستي من مثل تو باشم
من مي­خواستم تو مثل من باشي
و هميشه تنها بوديم »

***
یکی زود به ستوه می آید
زود می رنجد
زود می رود
زود بر می گردد
یکی به ستوه نمی آید
نمی رنجد
دیر می رود, برنمی گردد!

***
« مثل دانه­ی تسبيح
يكي يكي به بند مي­كشم روزها را
همه يك شكل
يك رنگ
جز اين يكي:
امروز
روز ملاقات است »

***

«‌ بند بند وجودم
به بند بند وجود تو بسته است
با اينهمه
چه آزادم!»


"قدسی قاضی نور"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

فهرست وبلاگ من